کلبه تنهایی
دلم مثل آسمون ابری گرفته دلم یه دنیا حرف داره که می خوام برات بگم آقا جون منم ، همون رو سیاه همیشگی آقا جون من ، هیچی ندارم نه آبرو ، نه تقوا ، نه عمل اما من رو سیاه فقط یه چیز دارم اونم یه دل پر از محبت ، محبتی که کنج دل سیاهم جا خوش کرده ، که اونم خودت بهش دادی آقا تو رو قسمت میدم که ، من رو سیاه رو از خودت نرون آقا جون هر چه دیده ام و هر چه شنیده ام هر کجا رفته ام و هر چه کرده ام هر چه هستم و هر چه بوده ام حال که رنجوری تنم را به تو رساندم حال که بر بام رحمت تو ایستاده ام حال که آمده ام ، اگر بپرسی کجا بودی و چه می کردی ، چه جوابی بدهم ؟ از حیای تو به مردن افتاده ام حال که به سوی تو آمده ام اگر بپرسی تو کیستی ، می گویم ، من همانم که تو را گم کرده بودم ، تو را فراموش کرده بودم کجا دوری تو را یافته ام ،کجا به سوی تو شتافته ام من کجا از غم نادیدنت ، افسوس خورده ام من سر خویش گرفته ام و دنیای خودم را ساخته ام و این تویی که از یاد من غافل نمی شوی ، نه من این تویی که خاطرت نگران من است ، نه من این تویی که دستهای مرا میگیری و از کوچه های تاریک دنیا می رهانی ، نه من همه ی عالم زمین خورده ی کرمتن من و از زمین بلند کن نگاه کن منو فقط نگاهم کن ، من فدای نگاهت دعایم کن ، من فدای دعایت حلالم کن ای چکیده ی رحمت .............